اسم های پسر ایرانی

فروشگاه اینترنتی نینیکالا لیستی از اسم های پسرانه خاص، زیبا و شیک ایرانی بر اساس حروف الفبا تهیه کرده و در اختیار شما عزیزان قرار داده است تا در کنار تهیه لیست سیسمونی، بهترین اسم را برای فرزند خود نیز انتخاب کنید.

لیست اسم های پسر تهیه شده مورد تایید ثبت احوال می باشد و شما می توانید با اطمینان خاطر اسم مورد نظر خود را انتخاب کنید.

اسم پسر با حرف الف:

ایلیا: خداوند خدای من است؛ در تورات از انبیای بنی اسرائیل که در عهد عتیق، عهد جدید و قرآن (= الیاس) از او یاد شده است؛ (در سُریانی) نام امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب(ع)

آبتین: اسم پدر فریدون پادشاه پیشدادی

امیرسام: (عربی - اوستایی) نام مرکب از امیر و سام

انوشیروان: دارای روان جاوید، نام یکی از پادشاهان نامدار ساسانی ملقب به دادگر، پیامبر (ص) در زمان این پادشاه متولد شد

اشکان: منسوب به اشک که بانی و مؤسس خاندان اشکانیان بود.

اسم پسر با حرف ب:

بَرسام: آتش بزرگ مرکب از بر (مخفف ابر) + سام (آتش)، نام یکی از سرداران یزگرد ساسانی، از نامهای شاهنامه؛ فرزند بیژن فرمانروای سمرقند که با یزدگرد جنگید

باربُد: اسم نوازنده و رامشگر اسمی زمان خسرو پرویز

بامداد: اسم پدر مزدک

بُرنا: جوان؛ شاب، ظریف، خوب، نیک، دلاور

بهراد: جوانمرد نیکو

اسم پسر با حرف پ:

پارسا: پرهیزکار

پدرام: آراسته و نیکو، خوشدل، شاد؛ سرسبز وخرم؛ مبارک، فرخ، خجسته؛ شادی، خوشحالی

پویان: آن که در حال حرکت به نرمی و آرامی است، روان، دونده، دوان، شتابان؛ جوینده؛ جستجو کننده

پَیام: الهام، وحی، مطلبی که به شکل کلام، نوشته یا نشانه‌ای از فرد یا گروهی به فرد یا گروه دیگر فرستاده شود

پیمان: قراری که دو یا چند تن می‌گذارند تا کاری انجام دهند یا تعهدی نسبت به هم یا به کسی داشته باشند ؛ قرار، عهد

اسم پسر با حرف ت:

تیرداد: بخشنده تیر،  اسم دومین پادشاه اشکانیان

توکان: یکی از صورت‌های فلکی نیم‌کره‌ی جنوبی آسمان، که آن را به صورت دارکوب آمریکایی مجسم کرده اند

اسم پسر با حرف ج:

جانیار: دارای روح و روان

جانان: دلیرو زیبا

جاوید: اسم پدر اردشیر یکی از بهدینان خراسان

جمشید: از پادشاهان پیشدادی

اسم پسر با حرف چ:

چاووش: مأمور تشریفات در دربار

چالیک: از بازی های کودکان

چوگان: ابزار بازی قدیمی

اسم پسر با  حرف خ:

خوشیار:  دوست و یار شاد و شادمان

خشایار: دلیر، نیرومند

خدیو: بلند جایگاه، سرور

خردمند: اسم یکی از پیروان دستور آذرکیوان

خرداد: کمال و رسائی و صحت

اسم پسر با حرف د:

دایان: سرفرازی

دیار: سرزمین، کشور، موطن، زادگاه

دیاکو: پسر فرورتیش، نخستین شاه ایران

دارا: صاحب، مالک، ثروتمند

اسم پسر با حرف ز:

زامیاد: نگهبان زمین

زادان: اسم پدر شهریار از زرتشتیان کازرون

زند: شرح و بیان و گزارش

زهیر: شکوفه دار و درخت پر شکوفه

اسم پسر با حرف ژ:

ژیکان: قطره‌ی باران 

ژوبین: اسم پسر کیکاووس

اسم پسر با  حرف س:

سیروان: نام رودی در غرب ایران

سهند: کوه آتش‌فشانی قدیمی و خاموش در جنوب آذربایجان شرقی میان تبریز و مراغه

ساسان: اسم پدر بزرگ اردشیر بابکان

سالار: پدر زال، پسر نریمان

سام: بهدینی از خاندان گرشاسب

سامان: اسم بزرگ زاده بلخ

اسم پسر با حرف ف:

فرزان: عاقل، حکیم

فرزام: لایق، در خور، شایسته

فراز: بالا، بلندی

فردین: فروردین

فرامرز: اسم پسر رستم زال

فرحان: شاد، شادان

اسم پسر با حرف گ:

گیو: یکی از پهلوانان داستانی ایرانی پسر گودرز

گَرشاسب: در اوستا به چم پهلوان اسمی ، همانند رستم شاهاسمه

اسم پسر با حرف ل:

لهراسب :دارنده اسب تیزرو . پدر گشتاسب

لقمان: شخصی که در قرآن از او به صورت مردی فرزانه یاد شده که فرزند خود را به خداپرستی و رفتار خوب پند می‌دهد و در ادبیات دوره‌ی اسلامی شهرت یافته است

اسم پسر با  حرف م:

ماهان: نام پسر کیخسرو، پسر اردشیر، پسر قباد

مازیار: اسم پسر غارن. از اسپهبدان تبرستان

ماکان: اسم پسر کاکی یکی از فرمانروایان ایرانی

ماندگار: پایدار، ماندنی

ماهور: از شعبه های بیست و چهارگانه ی موسیقی ایرانی

اسم پسر با حرف ن:

نادر: آنچه به ندرت یافت شود، کمیاب

نامی: مشهور

نیکیار: دارای صفات خوبی و نیکی

نریمان: دلیر و پهلوان. دارای اندیشه بلند و مردانه

اسم پسر با حرف و:

والا: دارنده‌ی مقام و مرتبه‌ی مهم

ونداد: پهلوی، نام خاص

والایار: یار عزیز و گرامی

اسم پسر با حرف ه:

هیراد: خود را به مردم تازه روی و خوشحال وانمود کردن

هوتن: خوب تن، نیک اندام

هامون: از اسم های ایرانی

هوشیار: کسی که دارای هوش است

اسم پسر با  حرف ی:

یغما: قومی از نژاد ترک، که در آسیای میانه و در همسایگی خُلَخلها می‌زیستند و به زیبایی معروف بودند

یاسین: سوره‌ی سی و ششم از قرآن کریم

یزدان: خداوند، ایزد

یاشار: جاویدان، همیشه زنده

یگانه زواره